رفتن به بالا
تلفن :00 09352383813

ماملی



ماملی

استاد مسلم قطار، ماموستا «محمد ماملی»، سال ۱۳۰۴ خورشیدی در محلهٔ “خری” در شهر مهاباد دیده به جهان گشود. او فرزند روان‌شاد سعید ماملی از خوش‌صدایان معاصرِ وفایی، شاعر عارف مهابادی بود. پدرش مرید شیوخ گیلانی زاده  بود و با خواندن بیشتر اشعار وفایی با صوت دلنشین خود، خانقاه شمزینان را دو چندان رونق بخشید و این سنتی برای خانواده ماملی شد.

محمد ماملی هم که خوش صدایی را از پدر به ارث برده است، با جاذبه صدای گرمش آهنگ های وفایی را زیبایی و شمایلی دیگر بخشید. بیشتر آثار وی بر این چهار سبک خاص موسیقی کردی بود که شامل؛ بیت، گورانی، قطار (همان شیوه گاتا یا گاتها در آیین زرتشت) و حیران می شد.

استاد عزیز شاهرخ هنرمند مهابادی و شاگرد ماموستا ماملی، او را استاد مسلم سبک «قطار» می داند و می گوید: «قطار نوعی اهنگ است مخصوص شهر مهاباد، که در دستگاه‌های شور، ماهور و گاه در همایون و سه‌گاه نیز خوانده می‌‌شود و ماموستا ماملی استاد مسلم این سبک از موسیقی است».

محمد ماملی در سال ۱۳۱۷ خورشیدی نخستین آهنگ خود را اجرا کرد و تا سال ۱۳۷۱، با ۵۴ سال سابقهٔ هنری، بیش از ۳۰۰ ترانه اجرا کرد. او در سال ۱۳۴۲ سفری به قلادزه و سلیمانیه کرد و چند ترانه را در آنجا ضبط کرد.

هنرمند ماملی که از خوانندگان مشهور و تراز اول موسیقی کردی به حساب می آید. در مجموع ۲ هزار آواز همچون میراثی گرانبها برای ما به جای مانده است. کتابی با عنوان «بازی بێریان: ژیان و گورانی‌ یه کانی موحه‌ممه‌د ماملی» (جلد اول، محمد حسن احمد، بغداد، چاپخانهٔ الحوادث، ۱۹۸۳) درمورد محمد ماملی به چاپ رسیده‌است که در آن تعداد ترانه‌های اجراشده توسط این هنرمند بیش از ۷۰۰ ترانه نوشته شده‌است.

محمد ماملی در زمینه های موسیقی های عرفانی، فولکلور و اجرای ساخته هایی از خود و آهنگهایی برگرفته از فارسی و ترکی کار کرده است. او آهنگهای فولکلوری را که از مناطق منگور، مامش، پیران و … می گرفت در اجرایشان شیوه خاص خویش را چنان به کار می برد که زیبایی و تاثیر آهنگها را صد چندان می کرد و هنگام استفاده از آهنگ های ترکی و فارسی نیز دارای سبک و سیاق مخصوص به خود بود به نحوی که تشخیص ریشه واقعی آهنگها بسیار دشوار و غیر ممکن می شد.

 ماملی موسیقی و آواز خواندن را از کودکی پیش پدرش سعید ماملی و در جوانی نزد برادر بزرگترش حسین ماملی آموخته و در اجرای آن مهارت خاص داشت. محمد ماملی پرورده حال و هوای ۱۳۲۴ بود ودر آن اوان با ماموستا هژار و هیمن همدم گشته و بعدا از اشعار زیبای این بزرگان بهره ها برد. آهنگهای “لایه لایه” و “ئه خته ر” و”کوردم ئه من” یادگار آن دوران هستند.

هوشنگ جاوید پژوهشگر موسیقی نواحی در خصوص استاد ماملی می گوید: « هنر محمد ماملی با تمام هنرمندی و نبوغ ایشان یک موسیقی سنگین و مختص خواص جامعه است و اسوه ایی است که تا ابد ماندگار است و رمز ماندگاری ایشان هم عشق به موسیقی بوده است».

در تجلیل از مقام هنری او همین گفته بس ، زمانی که ماموستا «هژار» در عراق به سر می برد در نامه ای به ماموستا «هیمن» خبر می دهد که دیوان شعرش را به نام «بؤ کوردستان» در تیراژ ده هزار جلد به چاپ رسانده است و «هیمن» در پاسخ می گوید: «این تیراژ بسیار بالاست هزینه اش را چگونه تامین کرده ای؟» ماموستا هژار جواب می دهد: «راستش یک جلد از آن را به «محمد ماملی» هدیه دادم، برایم به مثابه ده هزار جلد است».

محمد ماملی هنرمندی مردمی بود و در مردمداری و مردم دوستی کم نظیر بود و تمام عمر گرانبهای خود را در میان مردم مهاباد و کردستان و برای آنها گذراند. همین ارتباط معنوی با مردم موجب می شد که در رفع بسیاری از اختلافات مردم نقش داشته باشد. به همین علت است که مردم خاطراتشان از محمد ماملی در زمینه های هنری، سیاسی، اجتماعی حتی بیشتر از افراد خانواده اش هستند.

اما دریغا که در سال های پایانی عمرش به بیماری آلزایمر مبتلا و کردها را از صدای دلنشینش محروم ساخت. در زمستانی سرد، مراسم تشییع پیکر او در میان حضور پر شور مردم کردستان، با شکوهی خاص انجام شد، به طوریکه خیلی ها این مراسم را بی سابقه می دانند و این نشانه محبوبیت این بلبل مهابادی است. به هنگام تشییع جنازه او، مردم جنازه را از خانواده اش گرفتند و گفتند؛ ماملی متعلق به مردمش بود و نه تنها به خانواده اش.

در مراسم و مجلس ترحیم که در روزهای چهارم، پنجم و ششم بهمن ماه سال ۱۳۷۷ انجام شد احمد قاضی مترجم نامدار کُرد، گفت؛ «کدام یک از ما هست که اگرآهنگ های ماملی را شنیده باشیم با صدای خوب یا بد خودمان، فقط برای یک بار هم که شده آنرا برای خودمان زمزمه نکرده باشیم او اینگونه در دل و فکر مردم جای گرفت چه کسی از پس این کار برمی آید به جز ماملی؟»

ماملی یکی از شناسنامه‌های موسیقی کردی محسوب می شود. این هنرمند در سوم بهمن ماه  ۱۳۷۷ و در ۷۴ سالگی درگذشت و در مقبرةالشعرای مهاباد با حضور جمعیت زیادی در کنار آرامگاه استاد محمد قاضی، مترجم نامدار، به خاک سپرده شد.

بعد از بیست و یک سال از کوچ استاد، هنوز هم از مقبره الشعرای مهاباد نوای خوش صدای «کاروانه» به گوش می رسد.

په شیو و دل شکاوم ویلی شاخ و کیوانم

ده سته و ئه ژنو دانیشتووم، مونته زیری کاروانم

ئارامی لیهه لگرتووم ده روا ئارامی گیانم

به لکوو بکا روحمیک به من ئه ورو بیته میوانم